در موعود نگاه زیبایت ,اسماعیل شده ام که قربانی پشم های روشنت باشم بگو کدام قربانگاه را برای آخرین نفسم برگزیده ای ای خلیل من ! . . . بر پیکر عالم وجود جان آمد / صد شکر که امتحان به پایان آمد از لطف خداوند خلیل الرحمن / یک عید بزرگ به نام قربان آمد . . .
. . . خدایا ،قبله ام ,سجاده ام حرف دلم آخر تویی تو خدایا معبد ومعبود دنیا و سر شوریده ام آخر تویی تو عید بر شما مبارک . . . عید قربان که پس از وقوف در عرفات و مشعر و منا فرا مى رسد عید رهایى از تعلقات است. رهایى از هر آنچه غیرخدایى است در این روز,اسماعیل وجود را,یعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنیوى پیدا کردیم قربانى کنیم تا سبکبال شویم.
. . . نشانم ده صراط روشنم را / خودم را,باورم را,بودنم را خداوندا من از نسل خلیلم / به قربانگاه می آرم «منم» را قربان,عید سر سپردگی و بندگی مبارک . . . خدایا قسمت می دهم هر لحظه کمکم کنی تا نفسم را به قربانگاه درگاهت عرضه کنم و تو قربانی شدن و نلرزیدن و نلغزیدن را عنایت فرما عید سعید قربان مبارک