جکستان، جوک های غضنفر ، اس ام اس، طنز خفن، سرگرمی، پیامک خفن

جک و پیامک، جکستان، جوک های غضنفر ، اس ام اس، طنز خفن، سرگرمی

جکستان، جوک های غضنفر ، اس ام اس، طنز خفن، سرگرمی، پیامک خفن

جک و پیامک، جکستان، جوک های غضنفر ، اس ام اس، طنز خفن، سرگرمی

پـه نـه پـه

پـه نـه پـه
دارم میرم میگم بای دوستم میگه داری میری؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ شلوارمو بر عکس پوشیدم دارم میام فکر می کنی دارم میرم

***************************
با سگه پا کوتامون داشتیم قدم میزدیم دختره رسیده میگه اخی چه نازه گازم میگره؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ فقط ترمز میگیره. بعدش میگه اینا قدشون از این بلندتر نمیشه یعنی؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ میشه فقط باید ببرم کلاس بسکتبال ثبت نامش کنم

***************************
تو کلاس رسم فنی به دانشجوم که بدون هیچ مقیاس و اندازه رسم ها را انجام می ده می گم: مگه نگفتم خط کش بیار؟ می گه: یعنی باید با خط کش بکشم؟ می گم: پـَـ نـَـ پـَـ گفتم خط کش بیاری تا وسط کلاس فلکت کنم!

***************************
عاقد: عروس خانم آیا به بنده وکالت می‌دهید شما را به عقد دائمی آقای داماد در بیاورم؟ عروس: با اجازه بزرگترا پـَـ نـَـ پـَـ به شما وکالت میدم مذاکراتو با گزینه‌های دیگه شروع کنین

***************************
در زمان ابتدای حکومت بنی امیه عبیدالله سوار بر اسبی وارد سرزمین شام شد و بپرسید که آیا شما اهل شام هستید؟ به یکباره یکی از اهالی شوخ طبع از میان جمعیت بر خاست و گفت: پـَـ نـَـ پـَـ رژیم لاغری گرفتیم فقط اهل صبحانه هستیم

***************************
جمعه 7 صبحی از خوابم زدم برم مرکز استان امتحان استخدامی بدم تو راه پسر عمه و دوستش رو سوار کردم که اونا رو هم برسونم (یه منطقه ی دیگه امتحان داشتن) بعد احوال پرسی دوستش برگشته به من میگه شما هم اومدید امتحان بدید؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ سر صبحی یهو از وجدان درد بیدار شدم اومدم شمارو برسونم برگردم با وجدانی راحت بخوابم!

پَـ نَـ پَـ

پَـ نَـ پَـ
دیروز تو بیمارستان پیش داداشم بودم. به پرستاره میگم بالش داداشمو عوض میکنین سختشه. پرستاره میگه سفته؟ منم گفتم پـَـ نـَـ پـَـ بالشتش نرمه سر داداشم سفته میشه یه کاریش کرد؟؟؟؟!!!!

***************************
یارو اومده مغازه میبینه تنهام ....میگه حاجی نیست؟میگم پـَـ نـَـ پـَـ هست قایمش کردم تو صندوق اومدی تو بگه پخ.
***************************
توی جاده چالوس، یکی جلومون با سرعت کرم خاکی میرفت و رو اعصاب بود! سر یکی از پیچها، راهنما زد!!! یه هو بغل دستیم با عصبانیت گفت: پـَـ نـَـ پـَـ فک کردم صاف میخوای بری تو کوه

***************************
دوستم داشت تو ماشین با آهنگ بلند می خوند یدفعه یجاشو سوتی داد چیز دیگه خوند. پرسید اِشتباه خوندم؟؟؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ خواننده تو دفتر شعرش بد خط نوشته بودن سوتی داد

***************************
تو اتوبوس تنها نشستم خانومه اومده میگه 1 نفری؟ پـَـ نـَـ پـَـ 3 نفریم 2تای دیگه تو جیبمن

***************************
به همکارم میگم نمایشگاه اتومبیل افتتاح شده. میگه اتومبیلهای فروشی؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ اتومبیلهای خوردنی