جکستان، جوک های غضنفر ، اس ام اس، طنز خفن، سرگرمی، پیامک خفن

جک و پیامک، جکستان، جوک های غضنفر ، اس ام اس، طنز خفن، سرگرمی

جکستان، جوک های غضنفر ، اس ام اس، طنز خفن، سرگرمی، پیامک خفن

جک و پیامک، جکستان، جوک های غضنفر ، اس ام اس، طنز خفن، سرگرمی

اس ام اس ایام فاطمیه ، sms شهادت حضرت زهرا(س)

اس ام اس ایام فاطمیه ، sms شهادت حضرت زهرا(س)

  تا که پرسیدم ز منطق، عشق چیست
در جوابم اینچنین گفت و گریست
لیلی ومجنون همه افسانه اند
عشق تفسیری ز زهرا (س)وعلیست(ع)

بریزم اشک غم ، از دیده بر رخسار مادر جان
بنالم در عزایت بادل افکار مادر جان
یه یاد آرم از آن ساعت که با پهلوی بشکسته
کشیدی ناله در بین در و دیوار مادر جان
از آن غصب فدکوز بردن حیدر سوی مسجد
مرا دیگر نباشد طاقت گفتار مادر جان

حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود ،
خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود ،
ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه ،
گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود .
شهادت حضرت زهرا (س) بر شما تسلیت باد

ای تو مهراب فاطمه
اسوه ی حجاب فاطمه
یاس پرپر علی بمان
سایه سر علی بمان
قوت دل علی نرو
از مقابل علی نرو
 
اس ام اس مذهبی
اس ام اس های مذهبی ویژه ایام فاطمیه

کاش نجار مدینه ، در مدینه در نمی ساخت
یا اگر می ساخت ، بهر خانه حیدر نمی ساخت

کاش ای شهر مدینه بی در و دیوار بودی
یا تو ای باغ فدک هرگز در این دنیا نبودی

چرا پس بوی غربت یا رب از این خانه می آید
صدای شستن فردی از این کاشانه می آید
چرا هر قدر می خواهم بتابم سوی آن حجره
سیه ابری به رخسارم چنان بیگانه می آید
چرا آه ابرمردی بگوش آید که ای اسما
مریز آب روان دستم به زخم شانه می آید
مگر پهلو شکسته بانویی را میدهد غسل آن شه مردان
که آوای دلش این نیمه شب مستانه می آید

کوچه های غربت و غم قحطی یک مرد بود
خانه مان در غارت بی غیرتی نامرد بود
دست مادر را گرفتم تا سوی مسجد رویم
ناگهان آتش گرفتم دست مادر سرد بود
شهادت اولین مدافع ولایت تسلیت باد

سردار بدر و خیبر، دیگر ز پا فتاده
دستی به دوش سلمان، دستی به سر نهاده
 مهدی بیا کمک کن، جد مطهرت را
بیرون ببر زخانه، تابوت مادرت را

دانی که چرا صورت زهرا شده نیلی؟
می خواست رخش پیش عدو زرد نباشد
ای کاش یکی بود در آن کوچه و می گفت
آن کس که به زن حمله کند، مرد نباشد
 
ای حضرت مونث در جمع مردها
ای نازک شکستنی اینجا کجا شما؟ 
 
بعد از تو ای آشنای غم بی ترانه ام
 رفتی و دلشکسته ترین در زمانه ام
 چشمم سیاه گشته به راه اجل مگر
 گم کرده بعد رفتن تو راه خانه ام
 
صورتش نیلی شد از سیلی که چون سیل سیاه
روی گیتی زین مصیبت تا قیامت تار بود 

این همه خون روی زمین مال چیست؟
 سر تو با این درو دیوار چیست؟
جان به فدای تو و معشوق تو
 این رخ نیلی تو از بهر چیست ؟

الا ای چاه، یارم را گرفتند
 گلم,عمرم,بهارم,را گرفتند
 میان کوچه ها با ضرب سیلی
 همه دارو ندارم را گرفتند

ای مادر حسین و حسن دیده باز کن
حال علی ببین و سپس خواب ناز کن 

برد در شب تا نبیند بی نقاب
 ماه نورانی تر از خود، آفتاب
 برد در شب پیکری همرنگ شب
بعد از آن شب، نام شب، شد ننگ شب

گفتی: شنیده ام که سلامت نمی کنند
گفتم: مگو؛ جواب سلامم نمی دهند 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد